آتش عیاره ای آب عیارم ببرد
آتش عیاره ای آب عیارم ببرد
آتش عیاره ای آب عیارم ببرد
آتش عیاره ای آب عیارم ببرد
آتش عیاره ای آب عیارم ببرد
آتش عیاره ای آب عیارم ببرد
آتش عیاره ای آب عیارم ببرد
آتش عیاره ای آب عیارم ببرد
سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد
سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد
سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد
سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد
سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد
سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد
سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد
سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد
زلف چلیپا خمش در بن دیرم نشاند
زلف چلیپا خمش در بن دیرم نشاند
زلف چلیپا خمش در بن دیرم نشاند
زلف چلیپا خمش در بن دیرم نشاند
زلف چلیپا خمش در بن دیرم نشاند
زلف چلیپا خمش در بن دیرم نشاند
زلف چلیپا خمش در بن دیرم نشاند
زلف چلیپا خمش در بن دیرم نشاند
لعل مسیحا دمش بر سر دارم ببرد
لعل مسیحا دمش بر سر دارم ببرد
لعل مسیحا دمش بر سر دارم ببرد
لعل مسیحا دمش بر سر دارم ببرد
لعل مسیحا دمش بر سر دارم ببرد
لعل مسیحا دمش بر سر دارم ببرد
لعل مسیحا دمش بر سر دارم ببرد
لعل مسیحا دمش بر سر دارم ببرد
ناله کنان می دوم سنگ به بر در، چو آب
ناله کنان می دوم سنگ به بر در، چو آب
ناله کنان می دوم سنگ به بر در، چو آب
ناله کنان می دوم سنگ به بر در، چو آب
ناله کنان می دوم سنگ به بر در، چو آب
ناله کنان می دوم سنگ به بر در، چو آب
ناله کنان می دوم سنگ به بر در، چو آب
ناله کنان می دوم سنگ به بر در، چو آب
کاب من و سنگ من غمزهٔ یارم ببرد
کاب من و سنگ من غمزهٔ یارم ببرد
کاب من و سنگ من غمزهٔ یارم ببرد
کاب من و سنگ من غمزهٔ یارم ببرد
کاب من و سنگ من غمزهٔ یارم ببرد
کاب من و سنگ من غمزهٔ یارم ببرد
کاب من و سنگ من غمزهٔ یارم ببرد
کاب من و سنگ من غمزهٔ یارم ببرد
جوجوم از عشق آنک خالش مشکین جو است
جوجوم از عشق آنک خالش مشکین جو است
جوجوم از عشق آنک خالش مشکین جو است
جوجوم از عشق آنک خالش مشکین جو است
جوجوم از عشق آنک خالش مشکین جو است
جوجوم از عشق آنک خالش مشکین جو است
جوجوم از عشق آنک خالش مشکین جو است
جوجوم از عشق آنک خالش مشکین جو است
دل جو مشکینش دید خر شد و بارم ببرد
دل جو مشکینش دید خر شد و بارم ببرد
دل جو مشکینش دید خر شد و بارم ببرد
دل جو مشکینش دید خر شد و بارم ببرد
دل جو مشکینش دید خر شد و بارم ببرد
دل جو مشکینش دید خر شد و بارم ببرد
دل جو مشکینش دید خر شد و بارم ببرد
دل جو مشکینش دید خر شد و بارم ببرد
رفت قراری بدانک دل به دو زلفش دهم
رفت قراری بدانک دل به دو زلفش دهم
رفت قراری بدانک دل به دو زلفش دهم
رفت قراری بدانک دل به دو زلفش دهم
رفت قراری بدانک دل به دو زلفش دهم
رفت قراری بدانک دل به دو زلفش دهم
رفت قراری بدانک دل به دو زلفش دهم
رفت قراری بدانک دل به دو زلفش دهم
دل به قراری که رفت رفت و قرارم ببرد
دل به قراری که رفت رفت و قرارم ببرد
دل به قراری که رفت رفت و قرارم ببرد
دل به قراری که رفت رفت و قرارم ببرد
دل به قراری که رفت رفت و قرارم ببرد
دل به قراری که رفت رفت و قرارم ببرد
دل به قراری که رفت رفت و قرارم ببرد
دل به قراری که رفت رفت و قرارم ببرد
دید دلم وقف عشق خانهٔ بام آسمان
دید دلم وقف عشق خانهٔ بام آسمان
دید دلم وقف عشق خانهٔ بام آسمان
دید دلم وقف عشق خانهٔ بام آسمان
دید دلم وقف عشق خانهٔ بام آسمان
دید دلم وقف عشق خانهٔ بام آسمان
دید دلم وقف عشق خانهٔ بام آسمان
دید دلم وقف عشق خانهٔ بام آسمان
خانه فروشی بزد دل ز کنارم ببرد
خانه فروشی بزد دل ز کنارم ببرد
خانه فروشی بزد دل ز کنارم ببرد
خانه فروشی بزد دل ز کنارم ببرد
خانه فروشی بزد دل ز کنارم ببرد
خانه فروشی بزد دل ز کنارم ببرد
خانه فروشی بزد دل ز کنارم ببرد
خانه فروشی بزد دل ز کنارم ببرد
عشق برون آورد مهره ز دندان مار
عشق برون آورد مهره ز دندان مار
عشق برون آورد مهره ز دندان مار
عشق برون آورد مهره ز دندان مار
عشق برون آورد مهره ز دندان مار
عشق برون آورد مهره ز دندان مار
عشق برون آورد مهره ز دندان مار
عشق برون آورد مهره ز دندان مار
آمد و دندان کنان در دم مارم ببرد
آمد و دندان کنان در دم مارم ببرد
آمد و دندان کنان در دم مارم ببرد
آمد و دندان کنان در دم مارم ببرد
آمد و دندان کنان در دم مارم ببرد
آمد و دندان کنان در دم مارم ببرد
آمد و دندان کنان در دم مارم ببرد
آمد و دندان کنان در دم مارم ببرد
گفت که خاقانیا آب رخت چون نماند
گفت که خاقانیا آب رخت چون نماند
گفت که خاقانیا آب رخت چون نماند
گفت که خاقانیا آب رخت چون نماند
گفت که خاقانیا آب رخت چون نماند
گفت که خاقانیا آب رخت چون نماند
گفت که خاقانیا آب رخت چون نماند
گفت که خاقانیا آب رخت چون نماند
آب رخم هم به آب گریهٔ زارم ببرد
آب رخم هم به آب گریهٔ زارم ببرد
آب رخم هم به آب گریهٔ زارم ببرد
آب رخم هم به آب گریهٔ زارم ببرد
آب رخم هم به آب گریهٔ زارم ببرد
آب رخم هم به آب گریهٔ زارم ببرد
آب رخم هم به آب گریهٔ زارم ببرد
آب رخم هم به آب گریهٔ زارم ببرد